تعارف ندارم، بسیاری از این آقایان نه در انقلاب بودند، نه در حاشیه آن
نوشته شده توسط : b

حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی، استاد اخلاق اظهار کرد: مردم را نمی‌توان با زور به عبادت و تقوا دعوت کرد،‌ مردم را باید باعمل صالح و ساده زیستی و دوری از افراط و تندروی به اسلام خواند. حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی گفت: ما در دوران جنگ و انقلاب این مملکت را با نفت بشکه‌ای 7 دلار اداره کردیم، چه شد در دولت قبلی نفت با 150 تا 200 دلار فروخته شد و مشکلات ما حل نشد و اضافه هم شد؟متن سخنان حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی در گفتگو با روزنامه جمهوری اسلامی در زیر می آید:

یکی از تلاشهای امام خمینی در طول زندگی مبارزاتی‌اش این بود که سعی می‌کرد متهم به استبداد نشود. لذا بر آراء مردم تکیه فراوانی داشت. در ابتدای پیروزی انقلاب، بسیاری مخالف تشکیل مجلس بودند. می‌گفتند زود است، برای اول انقلاب زود است. اما امام خمینی اصرار داشتند هرچه سریعتر مجلس با انتخابات آزاد مردم تشکیل شود، همین‌طور بر حفظ آراء مردم تکیه زیادی داشتند. پیامی هم که امام خمینی به مجلس اول دادند، بزرگترین سند این ادعای بنده است. امام خمینی خیلی مصر به حضور مردم در انتخابات بودند و از نمایندگان مجلس هم خواستند طوری عمل کنند که این انقلاب مقبول مردم واقع شود.در قضیه عزل آقای بنی‌صدر هم امام خمینی شخصا دخالتی نکردند و موضوع را واگذار به مجلس کردند و گفتند مجلس باید برای عزل آقای بنی‌صدر رای بدهد. در حالی که شرعا، قانونا و اخلاقا می‌توانست حکم تنفیذ خود را از آقای بنی‌صدر بردارد.مطلب بعدی این است که امام تاکید داشت همه کارها به مجلس و رای مردم واگذار شود. حتی موضوع گروگانها را هم به مجلس واگذار کرد.چرا امام خمینی این‌گونه عمل می‌کرد؟ او هدفش از این کارها این بود که چهره اسلام را چهره آزادیخواهانه و مردمی نشان بدهد. و امروز ما داریم از این دو منظر لطمه می‌خوریم. چهره دین توسط برخی‌‌ها دارد به مردم مخدوش نشان داده می‌شود. قدرت ایمانی مردم را دارند تضعیف می‌کنند.مطلب دیگر که امام خمینی خیلی مقید بود که اسلام عزیز بماند، چندین جا می‌فرماید به من خادم بگوئید. رهبر نگوئید. او می‌‌خواهد بگوید در اسلام همه خادم هستند. خادم به دین و ملت. مطلب دیگر اینکه امام خمینی مقید بود همه کارها را واگذار کند به نخبگان و خبرگان. می‌گفت خبرگان بیایند جلو و کارها را انجام دهند.مسئله بعد که خیلی باز جالب‌تر است ایشان می‌‌خواست ارتباط ایران با همه دنیا حفظ و برقرار باشد. البته چند قدرت را همیشه می‌کوبید آمریکا و انگلیس را. روسها هم بعدها زائل شدند. اجمالا می‌خواهم عرض کنم امام مقید بود چهره اسلام و انقلاب را حفظ کند. الان چه اتفاقی افتاده است که برخی تلاش می‌کنند چهره اسلام را مخدوش کنند؟روزی نیست که پدرها یا مادرها به نزد بنده نیایند و از من نپرسند با فرزندانمان که دین باور نیستند چه کنیم؟ گریه می‌کنند. شوخی نیست. باید به این مسئله حساس بود. توجه کنید که پدر چاقوکش و منحرف پیش من نمی‌آید تا ازبی‌دینی فرزندش گلایه کند. پدر و مادرهائی متدین می‌آیند و گله می‌کنند و از من راه و چاره می‌خواهند تا فرزندشان دین‌دار و دین‌باور تربیت شود. چرا این جور شد؟ چرا به اینجا رسیدیم؟ شما عکس یک آدم را بردارید و کاریکاتور کنید. کاریکاتور همان عکس است. بزرگ و کوچک کردن عکس و آن را از تناسب انداختن می‌شود کاریکاتور. دشمن هم دارد یک کاریکاتور از اسلام را به عنوان اسلام نشان می‌دهد. افراط و تفریط می‌شود کاریکاتوری از اسلام. هر کس که به دین لطمه می‌زند، دشمن اسلام است. من اسم نمی‌خواهم ببرم، خود مردم بروند پیدا کنند. کسانی که افراط و تفریط می‌کنند دشمن اسلام و انقلاب هستند. تندروهای افراطی دشمن اسلام و انقلاب هستند. اسلام دین عطوفت و عقلانیت است. مردم را نمی‌توان با زور به عبادت و تقوا دعوت کرد، مردم را باید با عمل صالح و ساده‌زیستی و دوری از افرطی‌گری و تندروی به اسلام خواند.مسئله بعد من اقتصاد است. ما در دوران جنگ و انقلاب، این مملکت را با نفت بشکه‌ای 7 دلار اداره کردیم. چه شد در دولت قبلی نفت با 150 تا 200 دلار فروخته شد، و مشکلات ما حل نشد و اضافه هم شد؟ از امام جعفر صادق(ع) روایت داریم که می‌فرمایند هرگاه اجناس گران شوند و مردم بی‌پول شوند، راستگویان، دروغگو می‌شوند. فشار اقتصادی به ‌مردم، به دین آنها لطمه می‌زند.مسئله بعدی علما هستند. علما باید ساده‌زیست باشند. باید زندگی ساده داشته باشند. من با هیچ کس تعارف ندارم. بیش از ده مورد همین اخیراً به من گزارش از بی‌توجهی برخی علما نسبت به ساده‌زیستی داده‌اند. ساده‌زیستی چرا از علما رخت بربسته است؟ همین اخیراً یک خانم دکتر و آقای مهندس آمدند برای حساب خمس سال خود. آنها اعتراف می‌کردند که حاضر نیستند خمسشان را به جایی غیر از اینجا بدهند و گلایه‌شان از عدم ساده‌زیستی بود. می‌گفتند حرف و عمل برخی از علما و روحانیون یکی نیست. تناقض وجود دارد. فکر نکنید چون رئیس شده‌اید می‌توانید هر هزینه‌ای را انجام دهید. من از همه آقایان که با برخی از آنها هم دوست و رفیق هستم گله می‌کنم. وقتی اخلاق نباشد و ساده‌زیستی نباشد و تندخویی باشد و درد دل گوش نکردن باشد، آیا به مقصد می‌رسیم؟ هی می‌گویند من... امام خمینی می‌فرمایند «من» شیطان است. خیلی از حرف‌ها در مملکت گفته می‌شود و می‌گویند به نظر من. تو کی هستی نظر می‌دهی؟ نظر دین باید در مملکت جاری باشد. هی نظر من، نظر من، می‌کنند.مطلب بعدی، درباره دعواها و درگیری‌ها است. نمی‌خواهم اسم کسی را ببرم. آیه صریح قرآن است. خداوند می‌فرماید: تنازع نکنید که سست می‌شوید. خدا می‌داند اگر بدون دعوا، هر گروهی و هر فردی، با آرامش با هم صحبت کنند، حق پیدا می‌شود. با تعصب، باطل ظهور می‌کند. مطلب دیگر، این است که ما در عرصه بین‌المللی تا حالا، تا حدودی موفق بوده‌ایم. امروز نسبت به دولت بی‌احترامی می‌شود. یک نکته‌ای که خیلی مهم است و برایتان می‌خواهم عرض کنم. خواهش می‌کنم از همه کسانی که قلم دارند، یا تربیون دستشان است، هر آنچه می‌خواهند بفرمایند اول بسنجند و بعد بفرمایند. بفهمند و بفرمایند. نفهمیده حرف نزنند. خیلی از حرکات انجام می‌شود، که ما نمی‌دانیم چیست؟ چرا بیجا حرف می‌زنید؟ در اختلافات باید با مهربانی نظر داد، نه با تندی و بی‌ادبی.توسعه فرهنگی، توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی را نباید با هم قاطی کرد و همه آنها را به هم ریخت. همه اینها در جای و جایگاه خود باید انجام شود.
در پایان عرایضم عرض می‌کنم به همه، به همه آقایان و خانم‌ها، به آنهایی که در ابتدای انقلاب مورد توجه امام خمینی بودند، به آنها توجه کنند. به آنهایی که ریشه‌دار هستند به اینها توجه کنند. به آنهایی که برای خدا کار می‌کنند، توجه کنند. امروزه تحمل شنیدن حرف حساب در میان بعضی‌ها کم شده است. پرگویی و پرحرفی زیاد شده است. بخصوص در جامعه. تهمت زدن آسان شده است. رفع تهمت مشکل شده است. عقل گرایی به محورگرایی تبدیل شده است. انحطاط زندگی و انحطاط اخلاقی فراوان شده است. بپذیریم که برخی از کارها انجام می‌شود، اما دیر انجام می‌شود. به برخی از اشتباهات و خطاها اعتراف می‌کنند، ولی دیر اعتراف می‌کنند. بعد از روز عاشورا،‌ در کربلا، خیلی‌ها پشیمان شدند. ولی چرا فقط اسم حربن یزید ریاحی زنده است؟ برای اینکه حر زود پشیمان شد. همه ما قبل از مردن باید پشیمان بشویم. دم مردن همه پشیمان می‌شوند. 
من 6 تا قاضی سراغ دارم که در اول انقلاب خیلی تند بودند و قبل از بیماری‌شان پیش من آمدند و یا من رفتم عیادتشان. بعضی از آنها از من خواهش کردند و من رفتم دیدنشان. آنها اظهار عجز از گذشته و عذرخواهی از نصیحت‌های من می‌کردند. من قابل این حرف‌ها نیستم، ولی اخلاقاً، در گذشته، خیلی به این آقایان تذکر می‌دادم. دقیقاً نامه به آنها می‌دادم. آبرویشان را نمی‌بردم. می‌رفتم پیش خودشان و می‌گفتم نوکرتم، چاکرتم، این کارها را نکن. حتی تلفنی هم نمی‌گفتم. می‌گفتم دقت کنید، تا بی‌عدالتی نشود. از آقایانی که فوت شده‌اند، شش تایشان من را خواسته‌اندو اظهار پشیمانی کرده‌اند. گریه کرده‌اند. ولی چه فایده. کار از کار گذشته است. به قضات عالی رتبه عرض می‌کنم که نکنند کاری که وقت مردن پشیمان شوند. فکر نکنند همیشه زور دارند. زور هم از دست آدم می‌رود.
نکته بعدی این است که برای مسائل مهم کشور تصمیم‌گیری نکنید، دعوا نکنید. مسائل مهم را رهبر تصمیم‌گیری می‌کند. خیلی از کارها طبق قانون اساسی به عهده رهبری است. بیخود دخالت در کارها نکنید و دعوا راه نیندازید.
خیلی چیزها معضلات کشور نیست، بعضی‌ها نیآیند برای کشور معضلات درست کنند. خیلی چیزها معضل نیست، شما معضل درست می‌کنید.مملکت این قدر که تندروها می‌گویند معضل ندارد. برای مملکت معضل درست نکنید. بسیاری از این آقایان در انقلاب نبودند. تعارف هم نداریم. در حاشیه هم نبودند. این دسته از آقایان نمی‌توانند باور کنند که به این پست و مقام‌ها رسیده‌اند. دائم می‌خواهند کمبودهایشان را با خودنمایی جبران کنند. هی می‌خواهند خودشان را نشان بدهند. حفظ نظام واجب است. حفظ دستاوردهای انقلاب واجب است. من دوران پهلوی اول و پهلوی دوم را دیده‌ام. دیده‌ام که دارم عرض می‌کنم. بچه نیستم. دستاوردهای انقلاب را باید حفظ کنیم. رهبری و مرجعیت دینی را باید حفظ کنیم. در مساجد، در مجلس، در هیئت‌ها دقت کنند حرف‌هایی زده نشود که باعث تحریک مردم شود. آبروریزی نکنید. خداوند بنا دارد کسانی را که با آبروی مردم و بزرگان نظام بازی می‌کنند، بی‌آبرویشان کند. حرمت‌ها را باید حفظ کنیم. حرمت و حریم باید حفظ شود. بسیاری از آدمها بدون اطلاع قبلی تهمت می‌زنند.
تذکر دیگری هم به مسئولین می‌خواهم بدهم. آقایان و خانم‌ها و نویسندگان و گویندگان، همه و همه؛ ابرقدرتها، دشمنان ایران و اسلام، یکی از کارها و توطئه‌هایشان این است که افرادی را در داخل کشور، نسبت به امور جزیی، تحریک می‌کنند. به حرکت در می‌آورند. این افراد باید بفهمند در هر موضوعی،‌ به اندازه ضرورت، باید تحریک بشوند و سخن‌پراکنی و فعالیت کنند. با این کارها دشمن شاد نشوید. دشمن را از تحریکات بی‌جا و سخنان تحریک‌آمیز خوشنود نکنید. گاهی چیزهایی را مطرح می‌کنند که نیست. به آنچه نیست، مردم را گرفتار نکنید.سر قبری فاتحه می‌خوانند که درون قبر اصلاً مرده‌ای نیست. مردم را دنبال نخودسیاه نفرستید. کاری نکنید که آمریکا و انگلیس ما را دنبال نخودسیاه بفرستند. مواظب باشید دشمن، شما را دنبال نخود سیاه نفرستد. هشدار می‌دهم شما را به حق حق، حفظ نظام کنید، حفظ دستاوردهای نظام بکنید. ستون‌های انقلاب را حفظ کنید. دینداران واقعی را بشناسید. از تملق‌گویی به درست کاری و صداقت گویی سوق پیدا کنید. از شما متشکرم که این امکان را برای من فراهم آوردید تا پیام خود را به ملت شریف و مسلمان ایران برسانم.

 

علت سخنان عجیب جنتی در نماز جمعه

آیت الله جوادی آملی هفته پیش در این باره چنین گفته است: "ابراز شادی در مرگ افراد، چه ضرورتی دارد؟ این رفتار نه واجب است و نه مستحب؛ برای چه باید عواطف یک عده را جریحه دار کرد؟ علی الخصوص که حجاج ما برای انجام فریضه حج باید به این کشور سفر کنند."

آیت الله جنتی در خطبه های نماز جمعه تهران با اشاره به درگذشت پادشاه عربستان با بیان اینکه پادشاه قبلی عربستان با شیعه دشمنی بسیاری داشت و تکفیر را راه‌اندازی و از آن حمایت کرد، گفت: پادشاه عربستان به سزای اعمالش خواهد رسید و الان نیز در حال تحمل مجازات اعمالش است. وی ملک عبدالله را «قارون سعودی» خواند و با بیان اینکه باید به اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها و آنها که در اینجا نیز گاهی اوقات از سفره او تغذیه می‌کردند و او را حمایت می‌کردند، تسلیت بگوییم، گفت: به مومنان و مسلمانان و کسانی که واقعا غصه اسلام و شیعه را می‌خورند تبریک بگوییم و امیدوار هستیم که ادامه کار به این صورت نباشد."  چندی قبل و پیش از درگذشت ملک عبدالله، روزنامه وطن امروز تیتری در این باره زد که با واکنش نهادهای رسمی مواجه شد و حتی هیأت نظارت بر مطبوعات خبر از ارسال پرونده این روزنامه به دادگاه داد؛ وطن امروز، با چاپ عکس ملک عبدالله، تیتر زده بود: "خبر مرگش" !

تیتر این روزنامه، البته که مناسب نبود اما بعد از آن، نهادهای نظارتی به رسانه ها هشدار دادند که نباید در خصوص درگذشت پادشاه عربستان مطالبی منتشر کنند که به روابط دو کشور آسیب بزند که البته نکته درست بود.اینک اما دبیر شورای نگهبان قانون اساسی و خطیب جمعه تهران، بدون توجه به منافع کشور و در اقدامی عجیب، درگذشت پادشاه کشور همسایه را رسماً و علناً ، آن هم در خطبه های نماز جمعه پایتخت تبریک می گوید! متعاقب این اظهارات عجیب و غریب، رسانه های خارجی و مشخصاً رسانه های فارسی زبان آن سوی آب، با مغتنم شمردن سخنان آیت الله جنتی، جو تبلیغاتی سنگینی را علیه ایران به راه انداختند چرا که خطیب جمعه تهران، رسماً «آب به آسیاب شان ریخته بود»!

واقعاً در شرایطی که موضع رسمی کشور، ابراز همدردی با کشور همسایه است و وزیر خارجه کشور نیز برای تسلیت گویی به عربستان می رود، چرا باید چنین ادبیات نامناسبی از یک تریبون عمومی توسط یک مقام رسمی حکومتی مطرح شود؟ تبریک گویی به مناسبت مرگ رئیس یک کشور همسایه، در کدام بخش از مناسبات انسانی و عقلانی و مصالح ملی و دینی می گنجد؟!  گیریم که آقای جنتی، شخصاً از درگذشت ملک عبدالله، خوشحال هم شده باشد، آیا باید این را در تریبون نماز جمعه فریاد بزند و برای کشور هزینه درست کند؟! آیا اگر یک مقام ایرانی و مثلاً خود آیت الله جنتی از دنیا برود، آیا مؤدبانه و انسانی خواهد بود که در خطبه های نماز جمعه عربستان، این موضوع را تبریک بگویند؟! آیا در شرایطی که 12 ماه سال، زائران ایرانی در عربستان هستند، درست است که یک مقام ایرانی درگذشت شخص اول عربستان را تبریک بگوید، او را "قارون" بنامد و با جریحه دار کردن احساسات سعودی ها، کینه های ضد ایرانی شان را شعله ور کند تا هزینه و تاوانش را حاجیان ایرانی بپردازند؟!

آیت الله جوادی آملی هفته پیش در این باره چنین گفته است: "ابراز شادی در مرگ افراد، چه ضرورتی دارد؟ این رفتار نه واجب است و نه مستحب؛ برای چه باید عواطف یک عده را جریحه دار کرد؟ علی الخصوص که حجاج ما برای انجام فریضه حج باید به این کشور سفر کنند."اگر عده ای در سیاست خارجی، کمک حال کشور نیستند و دستی نمی گیرند، چرا باید سنگ اندازی کنند؟! آیا جنتی که سکان انتخابات کشور در دستان اوست و درباره هزاران کاندیدای مجلس و ریاست جمهوری تصمیم می گیرد که کدامشان صلاحیت دارد و کدام شان ندارد و به خاطر این منصب فوق العاده حساس، باید بسیار "باتدبیر" باشد، این موضوع ساده را متوجه نیست که چنین سخنانی به ضرر کشور است؟ از همه این ها گذشته، مگر با مرگ ملک عبدالله، فردی بهتر از او بر سر کار آمده است؟ عبدالله که میانه رو بود رفت و سلمان که به محافظه کاری شهره است، جای او آمد و در این بین، هیچ اتفاق مثبتی نه برای ایران رخ داد و نه برای شیعه. این جای تبریک دارد؟! آیا آب به آسیاب دشمن ریختن و خلاف منافع نظام عمل کردن، تنها از رسانه ها سر می زند که مستوجب برخورد هستند یا مقامات کشور نیز اگر چنین کنند، باید پاسخگو باشند؟! اگر جنتی ، به هر دلیلی از جمله کهولت سن، نمی تواند آن طور که شایسته است خطبه بگوید، صلاح ایشان و جامعه در آن است که استعفا کند و این تریبون مهم را به افراد دیگری بسپارد.

www.asriran.com


حرف‌مردم خراسان - شنبه 1393/11/11 www.khorasannews.com

به گوش مسئولان ثبت احوال برسانيد مگر چه خبر است که براي تعويض کارت ملي بيست هزار تومان مي گيرند!

واقعا متاسفم از اين که آقاي رسايي با اين ادبيات زشت در مجلس سخن مي گويد و ادعاي وکالت ملت را دارد.

مي خواستم به آقاي رسايي بگويم به فکر قيامت هم هست يا نه به فکر چهار سال نمايندگي هست؟ اين چند سال دنيا ارزشش را ندارد!

آقاي محمود احمدي نژاد حالا بيا در رسانه بگو "بگم بگم" به مردم بگو ديگر چکار کرده ايد!

چطور است که نمايندگان مجلس بعضي مواقع مرده صد سال پيش را از گور در مي آورند تا جواب گو باشد حالا از اعلام اسامي نماينده هايي که از رحيمي پول گرفته اند به دليل اين که در دوره هشتم بوده منصرف شده اند!

براي مهرداد پولادي و ديگر بازيکنان جعل کننده کارت پايان خدمت بايد اعزام به خدمت با سخت ترين شرايط اعمال قانوني در نظر گرفته شود تا برايشان درس عبرت شود.

لطفا مجلس و آقاي رحيمي، اسامي 170 کانديداي دريافت کننده کمک مالي از رحيمي را منتشر کنند.


حرف‌مردم خراسان - یکشنبه 1393/11/05

• آنان که ادعاي پاک ترين دولت را داشتند معاون اول، آب پاکي را روي دست همه ريخت!

• قابل توجه کساني که طرفدار احمدي نژاد هستند! خط قرمز کابينه ايشان شکسته شد و معاون اول، رحيمي محکوم شد.

• اين هم عقرب سياه! چند تا عقرب اعدام شدند، آمارش را داريد؟ چرا ديگر از اعدام نمي ترسند؟ چرا تعدادشان کم نمي شود؟

 

• چرا حالا که قيمت جهاني بنزين به هشتاد سنت رسيده قيمت بنزين داخلي پايين نمي آيد؟

• مردم که خيري از سهام عدالتشان نديدند، شايد نبيره و نتيجه هاي مردم بعد از ده ها سال از عوايد سهام عدالت اجدادشان بهره مند شوند و به نوايي برسند.

• حالا که مشخص شد «م.ر» کيست جلسات محاکمه اش را پخش کنيد تا عبرت دانه درشت ها بشود! اگر نمي ترسيد؟

• خودروي سمندي با ضمانت دارم که روغن ريزي داشت. سه بار به نمايندگي رفتم ۵ روز خودروام در يکي از نمايندگي هاي قوچان خوابيد. درست که نکردند هيچ ،سيستم برقش هم دچار نقص شد اعتراض کردم مسئول آن جا گفت ديگر پذيرش نکنيد .

• هميشه براي گران کردن بنزين از مدت ها قبل زمينه چيني و بعد از تعطيلات نوروز گرانش مي کردند. اما حالا عليرغم ارزان شدن نفت جهاني بي سر و صدا بنزين را گران مي کنند. لابد گراني بعد از عيد هم سر جايش هست.


6 نکته درباره حکم تاریخی رحیمی: از نشان خدمت تا محکومیت به زندان

سرانجام در میان ناباوری بسیاری از مردم که گمان نمی کردند معاون اول دولت اصولگرای احمدی نژاد محکوم به زندان شود، حکم نهایی و غیر قابل تجدیدنظر محمدرضا رحیمی اعلام شد؛ کسی که مدت ها به عنوان " م - ر" شناخته می شد.5 سال و 91 روز زندان قطعی ، بازگرداندن 2 میلیارد و 850 میلیون تومان به بیت المال و یک میلیارد تومان جزای نقدی، حکمی است که دیوان عالی کشور تأیید کرده است و باید اجرا شود.درباره این حکم نکات زیر قابل توجه است:
1 - این اولین بار در جمهوری اسلامی است که فردی در سطح معاون اول رئیس جمهور محاکمه و به زندان و جزای نقدی محکوم می شود ؛ این هشداری است به سایر مقامات سابق و لاحق و یک گام بزرگ به جلوست در تحقق عدالت و مبارزه با "دانه درشت ها" .
2 - قوه قضائیه، در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد مفاسد اقتصادی معاون اول وی را کشف کرد و درصدد برآمد تا با وی برخورد کند. 
احمد توکلی در سال 90 دراین باره چنین گفته بود:"سه قاضی با سابقه آقایان اژه ای، رئیسی و خلفی که قضات با سابقه و خوشنام کشورمان هستند پرونده رحیمی را مطالعه کردند و یک سال  پیش به نزد احمدی نژاد رفتند و به وی گفتند ما سه قاضی به اتفاق آرا تایید می کنیم که توجه اتهام به آقای رحیمی قطعی است و باید تعقیب شود اما احمدی نژاد 100 دقیقه برای این 3 نفر سخنرانی کرد و از توطئه علیه دولت یاد کرد و به صورت قاطع از معاون اول خود حمایت کرد. یک بار هم که احتمال برخورد قانونی با رحیمی پیش آمد، احمدی نژاد با صدا و سیما مصاحبه کرد و با "خط قرمز" خواندن کابینه، مانع از رسیدگی قانونی به این پرونده شد.جا داشت همان زمان که جرائم معاون اول محرز شده بود،  قوه قضائیه با قاطعیت وی را تحت تعقیب قرار می داد تا "معاون اول"، محاکمه شده باشد نه "معاون اول سابق".با این حال، آنچه گذشت را می توان حمل بر این کرد که در آن زمان رئیس جمهوری حاشیه ساز در رأس کار بود و امکان داشت برخلاف تعهد قانونی و وجدانی اش، کشور را به جنجال بکشد. بنابر این، قوه قضائیه صبر پیشه کرد تا محاکمه و مجازات رحیمی در فضایی صورت بگیرد که هزینه های اضافی بر کشور تحمیل نشود.به هر حال، اکنون این اتفاق افتاده ، عدالت جاری گشته است و جا دارد این رأی قوه قضائیه، تحسین شود.
3 - احمدی نژاد ، بارها و بارها دولت خود را پاکدست ترین دولت تاریخ نامید و کسانی که اتهامی متوجه اطرافیانش می کردند را توطئه گرانی می خواند که قصد تضعیف دولت را دارند. این حمایت های عجیب و غریب وی ، آن هم در شرایطی که معاون اول خودش در یک قدمی اش، درگیر فساد اقتصادی بود، می تواند بسیار معنی دار باشد و لذا جا دارد پرونده خود احمدی نژاد از دوران استانداری اش در اردبیل تا شهرداری اش در تهران و نهایتاً ریاست جمهوری اش ، به طور جدی و بدون اغماض بررسی شود.به هر حال عقل سلیم ایجاب می کند پرونده کسی که در آخرین روز ریاست جمهوری اش، 16 میلیارد تومان از بیت المال برای دانشگاه غیرقانونی اش برداشت کرد، دقیقاً بررسی شود تا مشخص گردد در روزها و سال های قبل، چه ها گذشته است؟!
4 - محمدرضا رحیمی در حالی به جرم فساد اقتصادی محکوم به زندان شده است که سال ها ریاست "ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی" را بر عهده داشت و این، از طنزهای روزگاری احمدی نژاد است و البته چه طنز تلخی!

5 - طنز تلخ دیگر این است که احمدی نژاد در اواخر دوران ریاست جمهوری اش، به محمدرضا رحیمی و تعدادی از دوستانش در دولت، نشان  دولتی درجه یک "خدمت" اعطا کرد و به همراه هر نشان، یکصد سکه نیز به آنها داد. اینک که ثابت شده رحیمی نه در حال خدمت که در حال سوء استفاده از موقعیت خود بوده است ، قاعدتاً آن نشان و آن سکه ها نیز باید مسترد شود چرا که معنی ندارد نشان ارزشمند "خدمت" در کارنامه و دست کسی باشد که ثابت شده فساد اقتصادی داشته است. این، برای سابقه نشان های دولتی هم مناسب نیست.

 6 - اینک که قوه قضائیه، حکم زندان رحیمی را صادر کرده است، چشم ها به اجرای دقیق حکم دوخته شده است. قطعاً چنانچه در طول اجرای حکم نیز مردم ببینند که قوه قضائیه با معاون اول سابق، همانند دیگر زندانیان رفتار می کند و هیچ امتیاز ویژه ای را نصیبش نمی کند، اعتمادشان افزون تر خواهد شد.





:: بازدید از این مطلب : 864
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: